برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 153 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
بعد از مدتها فرصتی پیش امده و به خانه دوستم رفته بودم.دو خواهر و سه دخترش هم در خانه بودند.دختران با لباس زیبا و رنگینشان جلب توجه میکردند.در لابلای گفتگو با دوستم دلم سخت گرفت و حواسم به حرفهایش نبود."چرا من خواهر یا دختری ندارم که لباس رنگین محلی بپوشد و موهایش را مدل بدهد?"و هزاران پرسش و سرزنش دیگر که در مغزم جولان میداد و راه نفسم را بند می اورد.گفتگو،پذیرایی و خوش و بشها تمام شد و من به خانه برگشتم.خدا را هزار بار بابت نعمتهایش شکر گفتم اما هنوز دلم گرفته است و دستم نمی رسد.
اسپنتان...برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
شب گذشته و به سحر رسیده ام.حس گنگ مرگ حکمفرماست.طوطی وار به رکوع و سجود می روم و از نماز چیزی نمی فهمم.از غلتک نقد رد شده ام و حواسم پرت له شدنم است.بزرگان گفته اند که من مرده ام یا کرموار زندگی می کنم.برای زنده شدن باید که پروانه شوم.نقدشان را نمی پذیرم و بابت نپذیرفتنم طرد میشوم.جای مخوفش انجاست که از ان نقد و تنبیه عبرت نمی گیرم و همچنان به این دل مردگی و پیله درونم دل بسته ام و نمی خواهم تکانی به خود و ایمانم بدهم.
اسپنتان...برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 144 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 158 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 170 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56
سحر شده و خواب به چشمم نمی اید.سکوت مطلق حاکم است.حتی صدای ماشینهای دوهزار سر جاده که به سوی مرز می تازند هم قطع شده است.فقط صدای چرخش پنکه سقفی سکوت شب را شکسته است.پیشترها وقتی مرد خانه به سیاحت ملکها می رفت.با رفتنش ترسی رقت بار در قلبم می نشست که با کوچکترین صدایی به لرزه در می امد.نمی دانم چه تحولی در من به وجود امده که ترسم ریخته و رنگ بی خیالی گرفته است.شاید این هم قسمتی از سیر پیرشدن است
اسپنتان...برچسب : نویسنده : espantano بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 13 شهريور 1398 ساعت: 13:56